ویرا؛ پایگاه مطالعات فرهنگى و رسانه اى

رسانه، مهد تولید فرهنگ

ویرا؛ پایگاه مطالعات فرهنگى و رسانه اى

نارنجى پررنگ

دوشنبه, ۱۴ مهر ۱۳۹۳، ۰۹:۵۹ ب.ظ

من نقد نمی دانم اما...(3)

محمدحسین آشنا

فیلم هایی که به آن ها انگ سفارشی بودن زده شده کم نیستند؛ نارنجی پوش هم یکی از آن هاست. اما حق نداریم سفارشی بودن این فیلم را جزء نقاط ضعف آن به حساب آوریم. مهرجویی با کمک گرفتن از نهاد شهرداری توانسته دغدغه شخصی اش را به تصویر بکشد. این را می توانیم از سکانس پیش از تیتراژ آغازین فیلم- که در آن مهرجویی دغدغه های شخصیت اصلی داستانش را عینا بازگو می کند- به درستی دریابیم.


به اعتقاد نگارنده، نارنجی پوشِ مهرجویی را بیش از هر چیز باید یک فیلم "تبلیغی" نامید. معمولا کسانی که آثار متاخر مهرجویی را تحلیل می کنند، سعی بر این دارند به مخاطب خود القا کنند که در پس این ظاهرسازی ها و رنگ و لعاب ها، نویسنده قصد دارد مفاهیم عمیق عرفانی فلسفی را ارائه کند. به همین دلیل به سراغ نکات ریزی رفته که مخاطب عام از یافتن آن ها عاجز است. هرچند نگارنده این سطور بر این باورست که نارنجی پوش هم مثل آثار قبلی مهرجویی حاوی نکات فلسفی است، اما به نظر می رسد نیت اصلی کارگردان برای ساخت این فیلم نوعی تبلیغ برای حفظ محیط زیست به دور از هرگونه تکلف، و تلاش برای فرهنگ سازی به شکلی ساده و عامه پسند بوده است. نمی توان منکر این قضیه شد که مهرجویی در این فیلم هم به سراغ دغدغه همیشگی اش، یعنی مسائل یا بهتر بگوییم "مصائب" روشنفکری  رفته و آن را از دریچه ای دیگر مورد بررسی قرارداده است، اما باید این واقعیت را هم پذیرفت که این دست مسائل، فرع بر داستان اصلی است. نویسنده سعی دارد با پرداختن به موضوعات فرعی، به سوژه اصلی اش- که همان مبارزه با آلودگی زیست محیطی است- پر و بال داده و داستانش را چند بعدی و البته جذاب تر نشان دهد.

سرتاسر فیلم مملو است از شعارهایی کاملا مستقیم برای حفظ محیط زیست. انگار که نویسنده دیگر باوری به انتقال مفاهیم به صورت غیرمستقیم ندارد، بنابراین سعی می کند لبّ کلامش را به صورت برجسته، اما هنری و زیبا توی چشم مخاطب بکند!!

از تصویر جملات برجسته تبلیغی با نریشن زیبای حامد بهداد گرفته تا دیالوگهای شعارگونه بازیگران در کلوزشات، که یادآور پیامهای بازرگانی و بهداشتی تلویزیون است. همین برجسته سازی های عامیانه است که منتقدین را به تعجب واداشته است.


اما علی رغم تمام انتقادها و سخنان ریز و درشتی که به مهرجویی و فیلمش نسبت داده شده، نگارنده این نوع بدیع از تبلیغ و اقناع را -حداقل در این فیلم با این موضوع به خصوص- برای مخاطب ایرانی "تاثیرگذار"  یا دست کم "قابل بررسی و مطالعه دقیق تر" می داند. از طرفی انتخاب دقیق حامد بهداد که بازی های اغراق گونه اش در کارهای قبلی کم کم شخصیت او را تبدیل به یک تیپ خاص و جاافتاده کرده و حرکات و ادا و اطوارش دیگر مثل سابق غیرعادی به نظر نمی رسد، به باورپذیر بودن اثر تا حد زیادی کمک کرده است. از طرف دیگر به نظر می رسد که تبلیغ برای حفظ محیط زیست به شکلی مفهومی و غیرمستقیم نتواند مخاطبین عام با سطوح سواد متفاوت را متاثر کند. قطعا دایره مخاطبین آقای کارگردان در این فیلم به نسبت آثار قبلی اش بسیار گسترده تر بوده و او تنها قصد تاثیرگذاری بر یک قشر خاص را نداشته است. سکانس جر و بحث حامد در پارک با خانواده ای از قشر سنتی و کم سواد جامعه بر سر "زباله زایی" شاهدی بر این مدعاست.

خلاصه این که نارنجی پوش مهرجویی را نمی توان با آثار قبلی او قیاس کرد و از این مقایسه به افول هنری استاد رسید؛ چه، این قیاس، مع الفارق است. نارنجی پوش نوعا و ذاتا با آثار قبلی مهرجویی متفاوت است. جنس حرف کارگردان در این فیلم او را مجبور به روی گردانی از سبک همیشگی اش، و حرکت به سمت سبکی جدید و نامتعارف می کند. سبکی به رنگ نارنجی، آن هم از نوع پررنگش...!!

 



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۱۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی