ویرا؛ پایگاه مطالعات فرهنگى و رسانه اى

رسانه، مهد تولید فرهنگ

ویرا؛ پایگاه مطالعات فرهنگى و رسانه اى

تحلیل فیلم شب گرد Nightcrawler 2014

دوشنبه, ۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۵۶ ق.ظ

همه چیز برای فروش

 یا

"احیای جاه طلبی مدرن در کسوت حرفه ای گری...!"


من نقد نمی دانم اما...(11)


فیلم شب گرد (Nightcrawler) را بسیاری از بینندگان و منتقدان سینمایی جزو 10 فیلم برتر 2014 می دانند، که البته علی رغم دریافت جایزه های متعدد از جشنواره های مختلف، چندان مورد توجه هیئت داوران اسکار قرار نگرفت و تنها یک نامزدی در بخش بهترین  فیلمنامه اوریجینال عایدش شد. شب گرد فیلمی خوش ساخت، عمیق و جذاب به کارگردانی و نویسندگی دن گیلروی (Dan Gilroy)  و بازی تحسین برانگیز جیک جیلنهال (Jake Gyllenhaal)( در نقش لوییس بلوم) است.


                             


روایت داستان کاملاَ حول محور شخصیت اصلی آن، لو بلوم می چرخد. شب گرد از آن دسته فیلم هایی است که به شدت به قدرت و هنرمندی بازیگر اصلی خود متکی است، زیرا او به عنوان قهرمان داستان تقریبا در تمامی لحظات فیلم حضور داشته و بار کمدی یا تراژیک جلوه دادن داستان را نیز تماما بر عهده دارد.

 فیلم از لحاظ ساختی کاملاَ وفادار به قواعد رایج هالیوودی است و نمی توان غیر از چند تفاوت جزئی، تغییری خاص را در قالب روایی و ساختاری آن، نسبت به دیگر فیلم های هم ردیفش پیدا کرد. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که همان چند تغییر جزئی نیز وابسته به قهرمان منفور و در عین حال دوست داشتنی داستان، لو بلوم است. سیر تحول قهرمان داستان کاملاَ کلیشه ای و تکراری است؛ به این شکل که او ابتدا از بی هدفی و بی حاصلی خود رنج می برد، سپس با کمک شخصیت مکمل، که زن مورد علاقه او است، متحول می شود، در اواسط فیلم به طرز ناامید کننده ای دچار سقوط می شود و نهایتا با جبران نواقص و اشتباهاتش به فتح قله موفقیت نایل می شود. تنها تفاوتی که فیلم از این نظر با سایر فیلمهای این تیپی دارد، به شدت فشرده و مختصر بودن دوره افول قهرمان است که آن هم، همانطور که عنوان شد، وابسته به شخصیت پردازی خاص لو است.

نقطه تمایز این فیلم را می توان فیلمنامه قوی، استفاده مکرر کارگردان از رموز هوشمندانه بصری و در رأس آن ها شخصیت پردازی و بازی تماشایی جیلنهال دانست.

 

***

لوییس بلوم؛  یک جانیِ محبوب

اگر بخواهیم همین ابتدای کار، خودمان را راحت کنیم باید بگوییم شخصیت لو برخلاف آن چه به نظر می آید، به شدت پیچیده و چندبعدی است. کاراکتر او در واقع با پویایی و عدم ثباتش تعریف می شود. درابتدای داستان، لو به نظر انسانی بسیار ساده و مضحک می آید که هیچ کس روی او حسابی باز نمی کند. او با مهارت چرب زبانی خود(که ظاهرا تنها هنری است که در آن خبره است) سعی می کند تا به استخدام جایی در بیاید، اما نهایتاً متوجه می شود که باید خودش، رئیس خود باشد. سکانس های آغازین فیلم که در واقع به معرفی شخصیت اصلی می پردازند، به خوبی چند نکته برجسته و ویژگی کلیدی از شخصیت لو را آشکار می سازند. در برخورد اول، لوییس -یا همان لو- سعی می کند با بریدن فنس ها که به نوعی تداعی گر تلاش برای گذشتن از مرزها و عدم پایبندی به قانون است- به نان و نوایی برسد.( هر چند بعدا به این نتیجه می رسد که او برای کارهای کوچک و دله دزدی ساخته نشده است). سپس برخورد مؤدبانه با پلیس در ابتدای امر و بعد سر به نیست کردن و دزیدن ساعت مچی او، طوری در ذهنمان جا خوش می کند که دیگر نتوانیم تا آخر فیلم حتی لحظه ای به او اعتماد کنیم؛ هر چند که مدام او را به خاطر خیلی ظرافت های رفتاری و عملی دیگر تمجید می کنیم.


لو انسانی است بسیار باهوش، دقیق، ظریف، جدی در کار و به شدت بلند پرواز، و چیزی که ما را بعد از برخورد با این ویژگی ها شگفت زده می کند این است که او در ظاهر فاقد تمامی این صفات، و بالعکس واجد همه ویژگی های متضاد آن است.

اما آنچه باعث می شود که مخاطب علی رغم همه شرارت های قهرمان داستان با او شدیداً همذات پنداری کند، این است که در کاراکتر او ویژگی های مثبت و دوست داشتنی هم کم یافت نمی شوند. او شمایل پیچیده ی نوعی از قهرمان را عرضه می کند که نه تنها نمی توان از او انتظار داشت مثل پیامبران زندگی کند، بلکه ممکن است رذایلش از فضایلش پیشی هم بگیرند. جامعه ای که او در آن نفس می کشد، به او فهمانده که برای زنده ماندن و پول درآوردن باید بد ذات بود و فرصت طلب.

لو در کارش کاملا جدی است، در مقابل انتقادات و توهین های دیگران موضع نمی گیرد و بالعکس از آن ها به عنوان راهنمایی برای بهبود وضعیت خود استقبال می کند، جاه طلب و بلندپرواز است، و در کنار همه این ها اعمال ضدانسانی اش را نیز درست، دقیق و بی نقص انجام می دهد. خلاصه این که لو در عین تبهکار بودن آنقدر خوب است که نمی توان او را دوست نداشت.

او بر اساس آنچه خودش از آموخته های دوره تجارت آنلاینش می گوید، قبل از انجام هر کاری چرایی آن را بررسی می کند و در بدترین شرایط هم منطقی( شما بخوانید توجیهی) برای خود دست و پا می کند؛ حتی در صحنه قتل دستیارش ریک، به طرز باور نکردنی به او می فهماند که تقصیر کار، خودش بوده و  گناهی متوجه رئیسش نیست. این طبع مقرراتی و به شدت پایبند قواعد حرفه ای تجارت بودن، وجه دیگری نیز دارد و آن این که قواعد رسیدن به موفقیت اگر مو به مو و پله به پله اجرا شوند، نه تنها هیچ سنخیتی با اخلاق ندارند، بلکه بدون شک فاجعه به بار می آورند. از این جهت فیلم شب گرد هجویه ای است بر نظام مکانیکی و بی رحم مدیریتی و تجاری مدرن.  این نقطه نظر به شکل دیگری نیز در داستان مورد توجه و تاکید قرار گرفته است و آن، تصویر ذات خبیث نظام رسانه ای و خبری وابسته به سرمایه داری غرب است که بر اساس همان قواعد تجاری کذایی، تمام فکر و ذکرش معطوف به فروش کالایی به اسم خبر و  کسب منفعت اقتصادی است و بس. از رهگذر همین جریان است که از یک طرف در سطحی خُرد و فردی( رفتار لو بلوم)، و از طرفی دیگر و در سطحی کلان( رفتار به ظاهر حرفه ای نظام رسانه ای) اخلاق تماماً جلوی چشم مخاطب، به شکلی کنایه وار و طعنه آمیز زیر سؤال می رود.

***

 

شب گرد را می توان نقیضه ای بر فیلم محبوب راننده تاکسی (Taxi Driver) اثر اسکورسیزی دانست. نام فیلم تداعی گر وضعیت رابرت دنیرو در آن فیلم است که شب ها چشمانش از خواب محروم شده و او از سر ناچاری به شب گردی و کار شیفتی با تاکسی خود روی می آورد. سکانس ابتدایی شب گرد نیز که در آن، لو در حال رانندگی و دید زدن اطراف خود است، به طرز عجیبی مشابه سکانسهای اولیه راننده تاکسی است. اما این فیلم را از آن جهت می توان نقیضه ای بر فیلم اسکورسیزی دانست که در آن جا، قهرمان فیلم از فرط بیهودگی و بی هدفی دست به اعمالی می زند که خودش هم نمی داند چیست و نهایتاً هم نمی تواند معنایی حقیقی برای زنده بودنش بیابد، اما در فیلم گیلروی، قهرمان داستان آنچنان خودش را غرق در کار و هدفش می کند که دیگر چشمش را بر همه مناسبات و شئونات اخلاقی و اجتماعی می بندد و رذالتش تا آنجا پیش می رود که مخاطب آرزو می کند ای کاش او هم به سرنوشت نامعلوم راننده تاکسی دچار می شد اما اینطور به هدفش گره نمی خورد...!


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۰۱

نظرات  (۱)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی