ویرا؛ پایگاه مطالعات فرهنگى و رسانه اى

رسانه، مهد تولید فرهنگ

ویرا؛ پایگاه مطالعات فرهنگى و رسانه اى

غنیمت خاموشی

سه شنبه, ۱۹ خرداد ۱۳۹۴، ۰۴:۴۸ ب.ظ


محمدحسین آشنا

1

شبانگاه هشتمین روز از فروردین، برنامه نمادین خاموشی شصت دقیقه ای زمین، معروف به "ساعت زمین"[1] که در آن مردم تمامی وسایل برقی خود را به مدت یک ساعت خاموش می کنند، در حالی هر ساله در بسیاری از مناطق دنیا برگزار می شود که مبتکرین آن امیدوارند روزی برنامه شان در نقطه نقطه این کره خاکی به اجرا در بیاید. بدون شک مبدعین این طرح تنها با هدف ذخیره سازی یک ساعت انرژی دست به چنین ابتکاری نزده اند. این شصت دقیقه، زمانی است بی سابقه برای اندیشیدن؛ فرصتی تکرارنشدنی برای بازنگری در آنچه که در این یک ساعت فقدان آن را با تمام وجود احساس می کنیم: تکنولوژی.


سید مرتضی آوینی یکی از معدود متفکران معاصر اسلامی است که در بسیاری از آثار خود پیرامون ماهیت رسانه های تکنولوژیک، اعم از سینما و تلویزیون، مخاطبینش را به اندیشیدن در "منشأ نیاز" به چنین پدیده هایی فرا می خواند. او در نتیجه اعتقاد خود را این طور بیان می کند که: «سینما، رادیو، تلویزیون و روزنامه وسایلی "بی سابقه" هستند که حتی نشانی از آنها در گذشته ها وجود نداشته است. حتی باید گفت بسیاری از نیازهایی که توسط این رسانه ها برآورده می شوند نیز در گذشته وجود نداشته است؛ هم "نیاز ها" جدید هستند و هم "متعلقات این نیازها»[2]

2

شهید آوینی در مقاله "جادوی پنهان و خلسه نارسیسی" می گوید: «نظام زندگی ما اکنون ضرباهنگ خویش را نه از "دین"، که از "تکنولوژی" می گیرد.»[3] در میان تکنولوژی های ارتباطی " تلویزیون" یکی از پرطرفدار ترین هاست. شاید برای خود ما هم تعجب آور باشد، اما بسیاری از ما ساعات زندگی خود را با ساعات تلویزیون تنظیم می کنیم، در فهرست اولویت هایمان حتما جایی ویژه برای آن در نظر می گیریم، در طول روز علاوه بر ساعت ها تماشای آن، وقت زیادی را صرف گفتگو درباره برنامه های مورد علاقه مان می کنیم. اما به واقع این جعبه جادویی چیست که این چنین با آن خو گرفته ایم؟



آوینی معتقد است: «برای ادراک ماهیت تلویزیون باید سینما را شناخت و برای شناخت سینما، باید درباره رمان نویسی اندیشه کرد.»[4] رمان نویسی از آن زمانی آغاز شد که بشر به فکر ثبت و ظهور استعدادش در خیال پردازی افتاد. به اعتقاد وی، پیش از آن، بشر هیچگاه برای خود و برای هنر چنین شأنیتی قائل نبوده است که تصورات و حدیث نفس خویش را در قالبی هنری نوشته و به دیگران عرضه کند. شهید آوینی می گوید: «رمان فقط در ظاهر شبیه قصه های کهن است و در باطن اصلا شباهتی با آن ندارد- نه در نیت قصه پرداز، نه در غایت پرداخت، نه در نحوه پرداخت و نه در نسبت قصه با واقعیت خارج از انسان و حقیقت وجود او-...»[5] رمان، اساسی خود بنیادانه و اومانیستی داشته و نهایت آن، نفی حقانیت واحد و بالعکس، تعمیم آن به تک تک افراد حاضر در نظام اجتماعی است؛ و همین تفکر است که انسان را بر آن می دارد تا فارغ از توجه به درستی یا نادرستی اعتقادات خود، درونیاتش را به قلم آورده و منتشر کند. از نظر این متفکر  اگر رمان نویسی وجود نداشت، سینما هم هرگز بدین مسیر تاریخی کنونی نمی افتاد و صورت تاریخی سینما به نحو دیگری محقق می شد. سینما را می توان نوعی داستان سرایی تصویری خواند که در آن به موازات گریز بشر از تفکر عقلی و فلسفی برآمده از نوشتار و کلام، تصویر تا حد زیادی جایگزین کلام شده و امکان تخیل و تفکر از بشر سلب می شود.

اما تفاوت تلویزیون با سینما در "غایات و نوع ارتباط خاصی است که تلویزیون با مخاطبان خویش برقرار می کند."[6] درست است که فیلم سینمایی در تلویزیون نیز پخش می شود، اما به هیچ وجه نمی توان آن را با رابطه ای که مخاطب با فیلمی در سینما برقرار می کند مقایسه کرد. تاریکی و سکوت مطلق در سینما، منجر به آن می شود که مخاطب با تمرکز کامل خود را در اختیار فیلم قرار دهد؛ امری که در تلویزیون به سختی محقق می شود. رشته جاذبیت و برقراری ارتباط تلویزیون با مخاطب به انحاء دیگری صورت می گیرد. این رابطه، اغلب کمّی است؛ به این معنی که به صورت مستمر اتفاق می افتد.اما از سوی دیگر نمی توان از مخاطب انتظار داشت که تمامی حواس خود را معطوف قاب کوچک تلویزیون کند. همین ویژگی های خاص، موجب می شود که برنامه های تلویزیونی، چه به لحاظ فنی و چه به لحاظ محتوایی، ساخت متفاوتی نسبت به سینما داشته باشند. شهید آوینی در این باره می گوید: «مردم قهرمانی چون «اوشین» را رفتهرفته میشناسند و با او خو میگیرند؛ او را به درون خود میپذیرند و به سرنوشتش علاقه مند میشوند. رابطهی مستمر تلویزیون با مردم جامعه در شکل دادن به شخصیت قهرمانی چون اوشین و الفت مردم با او عامل اساسی است. اگر اوشین شخصیتی پیچیدهتر داشت و یا متعلق به قشر دیگری از اجتماع بود و یا کارگردان سریال موفق نشده بود که شخصیت ثابتی به او ببخشد و یا داستان فیلم و بیان آن از روانی و یکدستی کافی برخوردار نبود، این سریالها نمیتوانست جایگاهی چنین در میان مردم بیابد. اما اگر "پخش مستمر هفتگی" وجود نداشت، هیچ یک از خصوصیات دیگر نیز امکان وجود نمی یافت. سریال "در برابر باد" هرگز نتوانست جایگاهی چون اوشین در میان مخاطبان تلویزیون پیدا کند و علت آن این بود که فضای فیلم و شخصیتهای آن برای مردم ما آشنا نبودند.»[7]

 در واقع به اعتقاد آوینی، هم سینما و هم تلویزیون با مخاطب خویش " رابطه ای تسخیری" برقرار می کنند؛ اما هر کدام با کیفیت متفاوت و بنا به اقتضائات آن ها.




 

3

بخش قابل توجهی از نوشته های آوینی درباره رسانه ها، مربوط به رابطه تسخیری پدیده های تکنولوژیک با مخاطبین خود است. او به پیروی از اندیشه های مارشال مک لوهان، رسانه ها و به طور ویژه تلویزیون را دارای "جادوی پنهان" یا "بار ناخودآگاه" می داند که علی الخصوص انسانهای عاطفی و احساساتی را به شدت درگیر خود می کند. از دقت در سخنان آوینی که به شدت با اندیشه های مک لوهان نزدیکی دارد درمی یابیم که او به طور تلویحی- و نه صراحتاً- به نوعی جبر در این ارتباط و جاذبه معتقد است. مهم ترین مثال چنین دیدگاهی را می توان در بخش های ابتدایی مقاله جادوی پنهان و خلسه نارسیسی پیدا کرد: «رابطهی سینما و تلویزیون با مخاطبان خویش نوعی رابطهی "تسخیری" است که از طریق ایجاد جاذبه در تماشاگر برقرار میشود ـ اگرچه تسخیر به میل، نه به عنف و اکراه. ظاهراً هیچ گونه اکراه یا اجباری در کار نیست، اما اگر درست به این رابطه بیندیشیم خواهیم دید که غالباً رشتهی این جاذبیت نه به کمالات انسانی بلکه به ضعفهای او بند شده است و این چنین، هرچند سخن از "جبر" به معنای فلسفی آن نمیتوان گفت، اما باید بین مردم و تلویزیون و سینما وجود نوعی "رابطهی ایجابی" را پذیرفت: کششی سحرآمیز و غیرقابل مقاومت[8]

شهید آوینی دلیل اصلی تاثیرگذاری عمیق چنین ارتباطی را این می داند که تلویزیون و سینما نه با عقل و فهم، بلکه با قلمرو احساس رابطه برقرار می کند و از این رهگذر الگوهای احساسی انسان را به طور مستمر و بدون مقاومت تغییر می دهد. این رابطه دقیقا همانند ارتباطی است که انسان با موسیقی برقرار می کند...

4

رابطه انسان با تلویزیون آن قدر عاشقانه و احساسی است که او حتی لحظه ای قادر نیست دوری اش را برتابد. به قول شهید آوینی: «دیگر سخن از قبول یا عدم قبول سینما و تلویزیون در میان آوردن،  همان همه مضحک و شگفتآور است که اظهار تردید در لزوم یا عدم لزوم غذا برای زنده ماندن[9] در این میان، فرصت کوتاه شصت دقیقه ای "ساعت زمین"، غنیمتی است که باید قدر آن را دانست. چنین فرصت هایی برای بازاندیشی در آن چه تصور نبودنش برای بشر امروز محال به نظر می رسد، به ندرت پیش می آیند!

 

پ.ن: این یادداشت در ماهنامه انجمن علمی ارتباطات دانشگاه تهران(پندار) منتشر شده است.

 

 

 



[1]http://www.earth-hour.ir/

[2] آوینی، سید مرتضی،(1391)،آینه جادو، مقاله درباره ارتباطات،صفحه110،تهران: نشر واحه

[3] آوینی، سید مرتضی،(1391)، آینه جادو، مقاله جادوی پنهان و خلسه نارسیسی، صفحه 68، تهران: نشر واحه

[4]  آوینی، سید مرتضی،(1391)،آینه جادو، مقاله رمان، سینما، تلویزیون،صفحه127، تهران: نشر واحه

[5] آوینی، سید مرتضی،(1391)،آینه جادو، مقاله رمان، سینما، تلویزیون،صفحه123، تهران: نشر واحه

[6] آوینی، سید مرتضی،(1391)،آینه جادو، مقاله رمان، سینما، تلویزیون،صفحه138، تهران: نشر واحه

[7] آوینی، سید مرتضی،(1391)،آینه جادو، مقاله رمان، سینما، تلویزیون،صفحه145، تهران: نشر واحه

[8] آوینی، سید مرتضی،(1391)، آینه جادو، مقاله جادوی پنهان و خلسه نارسیسی، صفحه 68-69، تهران: نشر واحه

[9] آوینی، سید مرتضی،(1391)،آینه جادو، مقاله رمان، سینما، تلویزیون،صفحه120، تهران: نشر واحه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی