ویرا؛ پایگاه مطالعات فرهنگى و رسانه اى

رسانه، مهد تولید فرهنگ

ویرا؛ پایگاه مطالعات فرهنگى و رسانه اى

کشاکش عاملیت و ساختار: این بار فناوری

چهارشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۱ ق.ظ


کشاکش عاملیت و ساختار: این بار فناوری

محمدحسین آشنا

 

ساختار یا عاملیت؛ غلبه با کدام است؟

از دیرباز بحث بر سر این دو پدیده در زمینه های مختلف و غلبه یکی بر دیگری محل بحث اندیشمندان زیادی در سراسر دنیا بوده است و همچنان ادامه دارد. و همیشه نیز افرادی وجود داشته و دارند که برای حل این نزاع و رسیدن به نتیجه ای معقول و نزدیک به واقعیت دست به تعدیل سخنان دو طرف و به نوعی ترکیب آن ها زده اند.

مرور چندباره من بر آراء نظریه پردازان در باب"ماهیت فناوری" نیز در نهایت به همین امر انجامید.


 

اگر بخواهیم به تشریح این بحث بپردازیم، باید ابتدا باید به سراغ یکی از پیشگامان این عرصه برویم و او کسی نیست جز مارشال مک لوهان معروف با جمله به یاد ماندنی " رسانه، خود پیام است[1]." او یکی از اولین کسانی بود که با چاپ کتب متعدد سعی در پرده برداشتن از ماهیت واقعی رسانه ها داشت. او معتقد بود " پیام واقعی، محتوای یک رسانه نیست؛ بلکه شیوه هایی است که خود رسانه ها احساسات ما را بسط داده و دنیای اجتماعی ما را تغییر می دهند."

در واقع او محتوا را موضوعی حاشیه ای می دانست که صرفا برای گمراه کردن مخاطب استفاده می شود. برای مثال، باور او بر این بود که " رسانه های چاپی به خلق یک محیط احساسی کمک کرد که این محیط، جوامع کاپیتالیستی غربی را به وجود آورد- محیطی که بوروکراتیک بود و حول محور تولید انبوه، ایدئولوژی فردگرا و تعهد به دولت ملی به عنوان یک واحد اجتماعی بنیادی شکل گرفت."

مک لوهان را باید آغازگر جریان جبرگرایی تکنولوژیکی نامید. جریانی که به طور قاطع معتقد به برتری ساختار بر عاملیت از نظر تاثیرگذاری بوده و ارزشی برای عمل انسانی قائل نبود. سخنان مک لوهان هر چند عجیب و غیر قابل هضم می نمود، اما متفکران زیادی را به تردید در ماهیت واقعی تکنولوژی انداخت و آنان را بر آن داشت تا راه او را ادامه دهند.



بیست سال بعد از مک لوهان، شخص دیگری به نام "نیل پستمن" با انتقاد از عصر تلویزیون و مرتبط دانستن آن با کاهش جدیت مردم در زندگی عمومی و تضعیف آگاهی شهروندان بر اساس رابطه علی و معلولی، بار دیگر بحث جبرگرایی تکنولوژیکی و اهمیت ساختار را بر سر زبانها آورد. او عصر چاپ و رسانه های چاپی را برتر از عصر کنونی دانسته و  معتقد بود" در جوامعی که رسانه های چاپی اساس قرار می گیرند عقلانیت، جدیت و وابستگی به شیوه های فکرکردن و محتوای گفتمان عمومی خود تشویق می شود."

هر چه قدر به پیش می رویم می بینیم که منتقدان در نظریات خود دست به تعدیل زده و عامل انسانی را هم در جریان تاثیرگذاری سهیم دانسته اند.

در 1992 کلود فیشچر جامعه شناس، جبرگرایی تکنولوژیکی را به "توپ بیلیارد" تشبیه کرده که در آن "فناوری به مثابه یک نیروی خارجی است که در یک موقعیت اجتماعی داخل می شود و مجموعه ای از اثرات کمانه ای به وجود می آورد."  او در یک کلام مدعی بود " مردم کمتر از آنی که فناوری از آن ها استفاده می کند، از فناوری استفاده می کنند."

در 1994، بیرکرتس در کتاب معروف خود "مرثیه های گوتنبرگ" که به نوعی دنباله کتاب معروف مک لوهان( کهکشان گوتنبرگ) بود، آرائی عمیق و قابل تامل را عرضه کرد. او با تاکید بر اینترنت و به طورکلی دنیای مجازی به عنوان "بافنده دوباره" زندگی اجتماعی انسان ها می گوید " در دورانی که گردش اطلاعات در دنیای مجازی محدودیتی ندارد، شیوه های اندیشیدن ما روند تغیر به خود گرفته... دیگر بر تامل و تعمق ارزش نمی نهیم؛ قطعیت بر این دوران حکمفرماست." او با اشاره به عمل" بازیابی و ارجاع به جای فهم و ادراک" در خواندن متون ترکیبی می گوید" در استفاده از یک متن ترکیبی، خوانندگان با استفاده از یک کامپیوتر، در میان گستره ای از پیوندها (links)  یک متن را انتخاب و پیگیری می کنند. هر پیوند، خواننده را به پیوند دیگری هدایت می کند که پیوند های بیشتری دارد." این شکل خواندن را بیرکرتس " کلمه رانی(word piloting) می خواند که در آن خواننده بدون تامل و تفکر فقط از صفحه ای به صفحه دیگر می راند...

 

اما در مقابل این نظریات ساختارگرا، طرفداران عاملیت قرار دارند که می گویند این طور نیست که تکنولوژی ها از همان ابتدا کاملا توسعه یافته و آماده بهره برداری باشند، این مردم هستند که به فن آوری ها جهت می دهند.

رادیویی که مارکنی در 1895 اختراع کرد، در ابتدا تنها برای  تماس های نقطه به نقطه دو طرفه و منحصرا حکومتی طراحی شده بود، اما با گذشت زمان، افرادی که اعتقاد داشتند امواج رادیویی دارایی عمومی و برای همه مردم است با پخش موسیقی و برنامه های سرگرم کننده البته به صورت غیرقانونی- نشان دادند که رادیو یک ابزار تک بعدی نیست و می توان به آن جهت داد. در واقع اعتقاد عامل گرایان بر این است که "مسیری رسیده به رادیویی که موسیقی، اخبار و سریال پخش می کند و با برنامه های تبلیغاتی محاصره شده است، مسیری نیست که مستقیما نتیجه الزامات تکنولوژیکی باشد." اصلا فناوری بی سیم می توانست راه کاملا متفاوتی در پیش گیرد و به وسیله ای دیگر غیر از چیزی که ما آن را رادیو می خوانیم تبدیل شود.

اکنون نظر غالب بر این است که "توسعه تکنولوژی نتیجه چندین متغیر است که با یکدیگر در تعاملند:

ظرفیت های ماشین های جدید، اولویت های مالکان و سرمایه گذاران، تجربیات فرهنگی و سنتی که تکنولوژی های جدید  با آن ها مواجهند، استفاده احتمالی از ماشین های رقیب و شیوه های ویژه ای که مردم در مورد تکنولوژی های جدید صحبت می کنند و آن ها را به کار می گیرند."

"تکنولوژی های رسانه ای روند هایی هستند که تحت تاثیر زندگی اجتماعی هستند و سپس بر آن ها تاثیر می گذارند."

نتیجه

بازخوانی نظرات و آراء متفکران و اندیشمندان این عرصه ما را به این نتیجه می رساند که هر چند اکنون عاملیت به عنوان مهم ترین عنصر در تاثیر گذاری بر فناوری و تاثیر پذیری از آن شناخته می شود، اما تاثیر ساختار را نیز نباید به هیچ وجه دست کم گرفت.

هر چه پیش می رویم نظریات موسوم به جبرگرایی متکامل تر و پخته تر می شوند به طوری که تطبیق آن ها  با واقعیت ساده تر می شود. این نظریات( به خصوص متاخرین) همچنین نکات تامل برانگیزی در باب تاثیر خود فناوری ها مطرح می کنند که برخی از آن ها به شدت به واقعیت روز ما نزدیک بوده و جای بررسی و تحقیق فراوان دارد.

 

پ.ن 1:" برخی از ایده های این نوشته الهام گرفته از کتاب رسانه و جامعه، نوشته دیوید کروتی و ویلیام هوینس است"



[1] Media is the message

نظرات  (۱)

۱۱ تیر ۹۳ ، ۱۱:۰۴ محمد منیری
سلام
استفاده کردم . .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی