ویرا؛ پایگاه مطالعات فرهنگى و رسانه اى

رسانه، مهد تولید فرهنگ

ویرا؛ پایگاه مطالعات فرهنگى و رسانه اى

خیلی دور، خیلی نزدیک

جمعه, ۲۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۰۰ ب.ظ

(تاملاتی در انواع سطوح ارتباطات انسانی)

ما وب شدگان...!(2)

محمدحسین آشنا


ارتباط، مفهومی است که همزمان با ظهور آدم بر روی کره خاکی به وجود آمده، و با رشد و نمو ذهن او در طول قرن ها تکامل یافته است. ( در اینجا منظور از ارتباطات، ارتباطات انسانی است.) شاید به همین دلیل است که مک لوهان تکنولوژی ها، اعم از تکنولوژی های ارتباطی را "امتداد(extension) فنی حواس انسان" می خواند.

دانشمندان حوزه ارتباطات بر اساس معیارها و شاخصه های مختلف دست به تقسیم بندی های گوناگونی در مورد سطوح و قلمروهای ارتباطی زده اند. نقطه مشترک اکثر این تقسیم بندی ها این بوده که هرگونه تفاوت و دگرگونی در سطوح و انواع ارتباطات متاثر از تغییر و در واقع پیچیده تر شدن ذهن انسان بوده و از سوی دیگر تاثیرگذار بر شرایط اجتماعی و فرهنگی زندگی بشر است.

اگر بخواهیم از لحاظ تاریخی به این موضوع بپردازیم، طبقه بندی مک لوهان از انواع ارتباط در طول تاریخ، مناسب ترین گزینه در این جهت به نظر می آید. "مارشال مک لوهان عامل اساسی تحولات تاریخی و اجتماعی را نظامهای ارتباطی و نوع رسانه در انتقال پیام می داند.[1]" بر این اساس، او تاریخ را به 3 برهه زمانی تقسیم می کند:

" در دوره اول، پیام ها از طریق بیان شفاهی و دریافت سمعی منتقل می شود. به این دلیل حس غالب، حس شنوایی است.در این عصر ارتباطات چهره به چهره و صمیمانه است و فرد بی واسطه در محیط طبیعی خویش قراردارد و خود را با گروه های اجتماعی  خویش یعنی قبیله، ادغام می کند.

در دوره دوم، پیام ها از طریق چاپ و نوشتار و دریافت بینایی منتقل می شود. لذا حس غالب، حس بینایی است. در این عصر، ارتباطات از حالت رو در رو و صمیمانه خارج و به واسطه مجاری ارتباطی جدید یعنی کتاب و مطبوعات میسر می شود. شیوه ارتباط مکتوب باعث جدایی انسان از محیط پیرامون و گروه اجتماعی خویش یعنی قبیله می شود.

در دوره سوم، پیام ها از طریق وسایل ارتباط الکترونیکی (رادیو و تلویزیون) منتقل می شوند. وجه مشخصه فرهنگ مبتنی بر رسانه های الکترونیک، کسب اعتبار مجدد شفاهی است و از این جهت نوعی رجعت به وضع جامعه ابتدایی فاقد کتابت به شمار می رود، البته با تفاوتی آشکار. به نظر مک لوهان این امر رجعتی است به نظام قبیله ای، منتها در یک سطح جهانی[2]."

با این تقسیم بندی، مک لوهان به سه دوره تحول فرهنگی در تاریخ زندگی اجتماعی انسان ها اشاره می کند. از تفکرات و نوشته های مک لوهان چنین برمی آید که او عصر دوم، یعنی غلبه چاپ و کتابت را عصر فقدان احساسات و عواطف در روابط اجتماعی و حاکمیت عقل گرایی و البته فردگرایی، و عصر سوم را عصر گسترش ارتباطات و رجعت به زندگی قبیله ای- البته از نوع بدون مرز- می داند. مک لوهان در 1980 از دنیا رفت. هر چند او را به حق نظریه پردازی پیشرو و فراتر از عصر خود می دانند که پیش بینی هایش اکنون به تدریج در حال تحقق است، با این حال به نظر می رسد با تغییرات سریع و روزافزون کنونی، تقسیم بندی او از سطوح ارتباطات جامعیت کافی را دارا نباشد.

نوع دیگری از تقسیم بندی قابل توجه و مربوط به زمینه بحث این یادداشت، تقسیم بندی قلمروهای ارتباطی بر اساس نوع "حضور" افراد در هنگام برقراری ارتباط است. قبل از ذکر این طبقه بندی باید مقدمتا به نکته ای اشاره شود که به صورت غیرمستقیم با این مبحث مرتبط است. معمولا در بحث های رایج در مورد رسانه ها و ارتباطات این سوال مطرح می شود که کیفیت برقراری ارتباط بین مخاطب و رسانه چگونه است؟ به زبانی دیگر، مردم چگونه با رسانه ها برخورد می کنند؟ اما نگارنده بر آن است که برای درک بهتر مفهوم ارتباط بهتر است این سوال با دقت بیشتری و به این شکل مطرح شود که: " افراد چگونه از طریق رسانه ها با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند؟" در اینجا ذکر این نکته لازم است که استفاده از واژه رسانه به معنای "واسطه ارتباط"، قطعا به معنای نادیده گرفتن تاثیرات خاص و جداگانه هر رسانه بر اساس ذات و ماهیت آنها نیست. در تمامی انواع ارتباط، اعم از فردی یا جمعی ، این افراد هستند که در قالب های متفاوتی با یکدیگر به برقراری ارتباط می پردازند؛ گاهی در قالب دو دوست، گاهی دولت با شهروندان، گاهی هم عوامل فیلم با مخاطبین.


با ذکر مقدمه بالا، اکنون به سه قلمرو ارتباطی افراد در عرصه زندگی آنها اشاره می کنیم:

الف- ارتباطات چهره به چهره( حاضر-حاضر)

ب- ارتباطات فیزیکی- مجازی( حاضر- غایب)

ج- ارتباطات اتوماتیک( غایب-غایب)

در طبقه بندی مذکور، در عین استفاده از " حضور" به عنوان مفهوم پایه در تقسیم این سه نوع، به روند تاریخی این تحول نیز توجه شده است؛ به این صورت که ارتباطات چهره به چهره اولین نوع ارتباط افراد با یکدیگر بوده است.( البته ذکر این نکته لازم است که مراحلی قبل از ارتباطات چهره به چهره نیز وجود دارد و آن ارتباط انسان با خدا و با خویشتن است که بحث آن در این یادداشت نمی گنجد.) پس از آن و با گذشت زمان و پیشرفت امکانات ارتباطی، ارتباطات از راه دور یا به اصطلاح حاضر-غایب به انواع مختلف- از نامه نگاری روی کاغذ گرفته تا ارتباطات جدید بر پایه وب- پدید آمد. سومین نوع ارتباط نیز که بسیار حائز اهمیت بوده و از دستاوردهای یکی دو دهه اخیر به حساب می آید، ارتباط اتوماتیک یا غایب-غایب است. تمامی انواع امور تکرار شونده، موضوع اتوماسیون است. برای برقراری ارتباط از این دست، نیازی به حضور افراد نیست و سیستم، خود مسئول انجام این فرآیند خواهد بود. پرداخت قسط وام های بانکی به صورت ماهانه از طریق سیستم اتوماسیون بانکداری، بهترین مثال از این نوع ارتباط می باشد.

تکنولوژی های ارتباطی که با هدف سهولت ارتباط انسان ها پدید آمدند، با تغییرات مداوم در سطوح ارتباط بین افراد، نقش انسانها را در تعاملات اجتماعی هر روز کم رنگ و کم رنگ تر می کنند. دهکده جهانی مک لوهان در حال تحقق است و انسانها ظاهرا هر روز به هم نزدیک تر می گردند؛ اما با کمی تعمق به این نکته پی می بریم که این نزدیکی به هیچ وجه مترادف با حضور به معنای واقعی نبوده و بالعکس منافی آن است.



[1] مهدی زاده،محمد(1392)، نظریه های رسانه، اندیشه های رایج و دیدگاه های انتقادی، تهران: همشهری

[2] همان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی