ویرا؛ پایگاه مطالعات فرهنگى و رسانه اى

رسانه، مهد تولید فرهنگ

ویرا؛ پایگاه مطالعات فرهنگى و رسانه اى

سینمایی که می بینیم، سینمایی که می پسندیم...!

چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۳، ۱۲:۰۲ ق.ظ


محمدحسین آشنا


اساسا فیلم را باید بدون پیش زمینه ذهنی و هرگونه پیش داوری دید. این، قاعده ای است که هنوز یاد نگرفته ام آن را برای خودم پیاده کنم!


                                          

 

همانطور که قریب به دو ماه فقط لحظه شماری می کردم تا "ماهی و گربه" را ببینم و در این مدت برای خودم از شهرام مکری بدلی از نولان ساخته و پرداخته بودم، و نهایتا فرا انتظاراتم! از آن برآورده نشد؛ و همانطور که اشتیاق دیدن "مرگ ماهی" مرا وادار کرد که ساعت ها در صف بلیت فیلم انتظار بکشم و آخرش هم غیر از هنرنمایی های استاد کلاری در طبیعت بکر شمال، نتوانستم هیچ نکته جدیدی از دل آخرین قطعه جورچین های حجازی بیرون بکشم، ساعاتی پیش "همه چیز برای فروش" جناب ثقفی را هم به همین سیاق تماشا کردم(و هدر دادم).

امان از این نقدهای لعنتی که آدم را متوقع بار می آورند! و امان از این ذهن بیمار که عادت کرده از هر چیز و هر کسی که اندکی برایش جالب به نظر می آید، بت بسازد و بعد هم بخورد توی ذوقش...!

                                                       

                                                                               

                                                

                                         


ماهی و گربه، مرگ ماهی و همه چیز برای فروش در واقع هر سه فیلمهای خوبی هستند، و هرکدام صاحب ایده ای شجاعانه و نو؛ اما "خوب" در حد سینمای امروز خودمان. وقتی از فیلمی توقع بیش از حد خودش داشته باشی، همین بلایی به سرت می آید که بر سر من آمد...

 برای سینمای ایران باید صبور بود؛ باید مدارا کرد. کارگردانهای جوان دارند نسل جدیدی را رقم می زنند. آن ها همیشه چیز جدیدی برای عرضه دارند. یکی جسارت به خرج می دهد و با فیلمش فرم کلاسیک را زیر سوال می برد؛ و دیگری نگاه جدید و متفاوت خود به مسائل را دلسوزانه و متهورانه به تصویر می کشد، هر چند با اشکالات فنی و محتوایی ریز و درشت.

ما نسخه کپی هالیوود یا هر مکتب دیگری نخواهیم شد و قرار هم نیست که اینگونه باشیم. افق ما، رسالت ما چیز دیگری است که شاید هنوز آن را به درستی نشناخته ایم و حتی فرسنگ ها از آن دور هستیم.

سینمای ایران به آرامی حرکت می کند، پوست می اندازد و متحول می شود؛ با وجود تمام حاشیه ها، سخت گیری ها، و خستگی ها...       پس "حداقل" یاد بگیریم اندکی صبور باشیم.

 

پ.ن: این یادداشت تقدیم به خودم و آن هایی که این روزها امید خود را به سینمای ایران به کل از دست داده اند و همچنین آن هایی که عادت دارند توقعات همه را بالا ببرند!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی